مبینا
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   


اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        




فخرج منها خائفا یترقب قال رب نجنی من القوم الظالمین



جستجو





  ﻛﺸﺘﻪ ﺷﺪﻥ ﺷﻴﻄﺎﻥ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺣﻀﺮﺕ صاحب الزمان(عج)   ...

ﻛﺸﺘﻪ ﺷﺪﻥ ﺷﻴﻄﺎﻥ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺣﻀﺮﺕ صاحب الزمان(عج)


? ﺍﺯ ﻭﻫﺐ ﺑﻦ ﺟﻤﻴﻊ ﻧﻘﻞ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ: «ﺍﺯ ﺣﻀﺮﺕ ﺻﺎﺩﻕ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺍﻳﻦ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﺑﻠﻴﺲ ﻛﻪ «ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ! ﭘﺲ ﻣﺮﺍ ﺗﺎ ﺭﻭﺯﻱ ﻛﻪ ﺧﻠﺎﻳﻖ ﺑﺮﺍﻧﮕﻴﺨﺘﻪ ﻣﻲ‌ﺷﻮﻧﺪ، ﻣﻬﻠﺖ ﺩﻩ؛ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺗﻮ ﺍﺯ ﻣﻬﻠﺖ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﮔﺎﻧﻲ ﺗﺎ ﻭﻗﺖ ﻣﻌﻴّﻦ ﻭ ﻣﻌﻠﻮﻡ» ﭘﺮﺳﻴﺪﻡ: ﺍﻳﻦ ﻛﺪﺍﻡ ﺭﻭﺯ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ؟


? ﻓﺮﻣﻮﺩ: «ﻳﺎ ﻭَﻫْﺐُ ﺃَ ﺗَﺤْﺴَﺐُ ﺃَﻧﱠﱠﻪُ ﻳﻮْﻡُ ﻳﺒْﻌَﺚُ ﺍﻟﻠﱠﱠﻪُ ﺍﻟﻨﱠﱠﺎﺱَ ﻟﺎ ﻭَ ﻟَﻜِﻦﱠﱠ ﺍﻟﻠﱠﱠﻪَ ﻋَﺰﱠﱠ ﻭَ ﺟَﻞﱠﱠ ﺃَﻧْﻈَﺮَﻩُ ﺇِﻟَﻲ ﻳﻮْﻡِ ﻳﺒْﻌَﺚُ ﺍﻟﻠﱠﱠﻪُ ﻗَﺎﺋِﻤَﻨَﺎ ﻓَﻴﺄْﺧُﺬُ ﺑِﻨَﺎﺻِﻴﺘِﻪِ ﻓَﻴﻀْﺮِﺏُ ﻋُﻨُﻘَﻪُ ﻓَﺬَﻟِﻚَ ﺍﻟْﻴﻮْﻡُ ﻫُﻮَ ﺍﻟْﻮَﻗْﺖُ ﺍﻟْﻤَﻌْﻠُﻮﻡُ »؛


? «ﺁﻳﺎ ﮔﻤﺎﻥ ﻣﻲ‌ﻛﻨﻲ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ، ﺭﺳﺘﺎﺧﻴﺰ ﺑﺰﺭﮒ ﺍﺳﺖ؟ ﻫﺮگز! ﺑﻠﻜﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺗﺎ ﺭﻭﺯﻱ ﻛﻪ ﻗﺎﺋﻢ ﻣﺎ ﻗﻴﺎﻡ ﻣﻲ‌ﻛﻨﺪ، ﻓﺮﺻﺖ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﺁﻥ ﮔﺎﻩ [ﻗﺎﺋﻢ ﻣﺎ] ﺍﺯ ﭘﻴﺸﺎﻧﻲ ﺍﻭ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻪ، ﮔﺮﺩﻧﺶ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺯﺩ. ﺁﻥ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻭﻗﺖ ﻣﻌﻠﻮﻡ ﺍﺳﺖ». ﺑﻌﻴﺪ ﻧﻴﺴﺖ ﻣﻘﺼﻮﺩ ﺍﺯ ﺭﻭﺍﻳﺖ، ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺭﻭﺷﻦ ﺷﺪﻥ ﺣﻘﺎﻳﻖ ﺩﺭ ﻋﺼﺮ ﻇﻬﻮﺭ ﻭ ﺭﺷﺪ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺑﺎﻟﺎﻱ ﻋﻘﻠﺎﻧﻲ ﺍﻧﺴﺎﻥ‌ﻫﺎ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻋﺼﺮ، ﺩﻳﮕﺮ ﻣﺠﺎﻟﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻏﻮﺍﻱ ﺷﻴﻄﺎﻥ ﺑﺎﻗﻲ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﻣﺎﻧﺪ ﻭ ﺍﻭ ﺧﻠﻊ ﺳﻠﺎﺡ ﻭ ﻧﺎﺑﻮﺩ ﻣﻲ‌ﮔﺮﺩﺩ ﻭ ﺍﻳﻦ ﭘﺎﻳﺎﻥ ﻣﻬﻠﺖ ﺍﻭ ﺍﺳﺖ.


?ﺟﻠﺪ 1، ﺻﻔﺤﻪ 220-درس نامه مهدویت

موضوعات: بدون موضوع, امام زمان(عج)  لینک ثابت



[یکشنبه 1396-08-21] [ 07:19:00 ب.ظ ]





  ماجرای حضور امام زمان(عج) در میان سه جوان   ...

حدود صد سال پیش، هشت نفر جوان اهل شوشتر با هم رفیق می‌گردند، و تصمیمی می‌گیرند که مسیر توسل به حضرت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را با هم طی کنند و به قصد توجه به حضرت، هر هفته یک جلسه در خارج از شهر روی یک تپه برگزار می‌کرده‌اند و دعائی می‌خواندند.

 هر هفته یکی از آنها موظف به پذیرایی از جمع بوده است و غذای مختصری مثل نان و پنیر تهیه می‌کردند که هم هزینه‌ای نداشته و هم قصد و هدفشان خالصانه برای توسل به حضرت باشد؛ به تعداد نفرات هفته‌ها می‌گذرد و حال و هوایی عجیب و امام زمانی بر جلساتشان حکم فرما بوده است.

هفته بعد در حال برگزاری جلسه و توسل و راز و نیاز به مولایشان هستند که می‌بینند یک آقا سیدی در جمعشان حضور پیدا کرد و خیلی با عظمت و دوست داشتنی است، و زیبایی صورت و سیرت از آن بزرگ مرد پیداست. خلاصه جلسه مثل هر هفته البته با حالی بهتر و شور و شعفی وصف ناپذیر برگزار می‌گردد، حتی قسمتی از دعا را هم به ایشان می‌دهند و آقا هم قرائت می‌کنند تا اینکه دعا تمام به پایان می‌رسد و قصد صرف نهار را دارند که آقا می‌فرماید: «این هفته را اجازه دهید من پذیرایی کنم، آنها هم قبول می‌کنند و آقا از زیر عبایشان وسایل پذیرائی را بیرون می‌آورند و از جمع پذیرائی می‌کند».

در آخر که می‌خواهند از هم جدا شوند، از او می‌پرسند، خیلی از شما استفاده کردیم و بهره‌مند شدیم، فقط نفرمودید که اسم شما چیست؟ و کجا می‌توانیم خدمت شما برسیم؟ جواب می‌دهد: «من همان کسی هستم که هر هفته شما به عشق او دور هم جمع می‌شوید. تازه همگی متوجه حضور حضرت می‌شوند در حالی که آقا از نظرها پنهان شده است».

آن تپه هم اکنون به نام مقام حضرت امام زمان (عج) در کنار شهر شوشتر، که تبدیل به قبور شهداء شده است و معروف به گلستان شهداء می‌باشد، مورد توجه شیفتگان و ارادتمندان مولا صاحب العصر (عج) است و مردم در همان مکان از عنایات آن موجود نازنین بهره می‌برند و حاجاتشان را می‌گیرند».

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



[شنبه 1396-08-20] [ 07:53:00 ب.ظ ]





  مثل فهمیده ها   ...

موضوعات: بدون موضوع, عکس  لینک ثابت



 [ 07:37:00 ب.ظ ]





  حجاج بن مسروق   ...

موضوعات: بدون موضوع, یاران امام حسین  لینک ثابت



[پنجشنبه 1396-07-27] [ 05:26:00 ب.ظ ]





  جون   ...

موضوعات: بدون موضوع, یاران امام حسین  لینک ثابت



 [ 05:23:00 ب.ظ ]





1 2 ...3 5 7

  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

 
 
فخرج منها خائفا یترقب قال رب نجنی من القوم الظالمین